بسیـــاری از آدمیـــان ، اسیر واژگان بد خویش هســتنــــ ــد . حکیم ارد بزرگ
خودســتایی ، بزرگتـــ ـرین دام برای کسانی اســت ، که کار دیگران را نقد و بررسی می کننــــ ــد . حکیم ارد بزرگ
عشق و شیفتگی ، مهــر و مهــربانی نهفته در درون ما را ، بیـــدار و جاری میسازد . حکیم ارد بزرگ
نگارنــــ ــده و سخنگویی که دیگران را کوچک و خوار می نامــد ، خود چیزی برای نمایش و بروز نــــ ــدارد . حکیم ارد بزرگ
واژگان خویش را آرام و شمرده بیـــان کنیم . حکیم ارد بزرگ
درباره دیگران ، زود داوری نکنیم . حکیم ارد بزرگ
آدم هــای کوچک ، باور خویش را بهتـــ ـرین انــــ ــدیشه می داننــــ ــد . حکیم ارد بزرگ
آدم بزرگ به راســتــی ، خویش را باور دارد . حکیم ارد بزرگ
در پس هــر سخن بزرگان ، هزار انــــ ــدیشه و نکته نهفته هســت . حکیم ارد بزرگ
آدم کوچک ، بیش از حق خود می خواهد . حکیم ارد بزرگ
بهتـــ ـرین آدمیـــان ، آنانی هســتنــــ ــد که گوهــر مهــربانی درونشان همواره جلوه گر اســت . حکیم ارد بزرگ
آنکه شکوه خـــرد و انــــ ــدیشه را دیـــد ، هیچگاه گردن کشی پیشه نکرد . حکیم ارد بزرگ
زورگو ، خواب پریشان بسیـــار می بینــــ ــد . حکیم ارد بزرگ
چه بسیـــار گردن کشانی ، که به آنی ، دچار زبونی شدنــــ ــد . حکیم ارد بزرگ
آدم بزرگ ، زورگو نمی گردد ، آدم کوچک اســت که پلیـــد و دیو کردار می شــ ـود . حکیم ارد بزرگ
گردن کشان ، خیلی زود ، برده آدمهــای بد کردار می گردنــــ ــد . حکیم ارد بزرگ
ساز نی را بایـــد شکســت ... که نوای غمناک آن ، روان آدم تنــــ ــدرســت را هم بیمار می سازد . حکیم ارد بزرگ
اُرُد شادی را در بی بنــــ ــدوباری نمی بینــــ ــد ، شادی آرزوی پاک آدمیـــان اســت ، همه بایـــد شادی را به یکدیگر هدیــه دهنــــ ــد ، شادی ، برآینــــ ــد مهــر و دوســتــی اســت ، هماننــــ ــد بزم نوروز که خجســته تـــ ـرین جشن هــاســت . حکیم ارد بزرگ
جشن هــای پیـــاپی میــهنی ، دوســتــی و مهــر را در بین مردم زیـــاد می کنــــ ــد . حکیم ارد بزرگ
جشن هــای بزرگ ، انگیزه افزایش باروری و پویـــایی آدمیـــان می شــ ـود . حکیم ارد بزرگ
نادان همیشه از آز و فزون خواهی خویش ، خســته اســت . حکیم ارد بزرگ
شمشیر نادان هــایی که در برابر خـــردمنــــ ــدان می ایســتنــــ ــد ، خودسری اســت و خودســتایی . حکیم ارد بزرگ
پدران و مادران شایســته ، سنگ صبور فرزنــــ ــدان خویش هســتنــــ ــد . حکیم ارد بزرگ
با نوروز هــر سال ، دوباره زاده می شــ ـویم . حکیم ارد بزرگ
محبوبیت نزد افکار عمومی ، بزرگتـــ ـرین ثروت برای هــر آدمی اســت . حکیم ارد بزرگ
کژی و ناراســتــی ، شکاف و رخنه گاه دیو خواهد شد . حکیم ارد بزرگ
ادب ، نمایــه آغازین خـــرد اســت . حکیم ارد بزرگ
تنهــا بزهکاران ، از دیـــدن اشک دیگران ، شاد می گردنــــ ــد . حکیم ارد بزرگ
برای گرامیـــداشــ ـت یـــاد رفتگان ، گیـــاهی بکاریم ، شیرینی ببخشاییم ، با اشک و سوگواری ، راه به جایی نمی بریم . حکیم ارد بزرگ
خوشبختــی را ، در کاشانه غم پرســتان ، جســت و جو مکن . حکیم ارد بزرگ
فریـــادهــای درونمان ، به ما می گوینــــ ــد که تا چه انــــ ــدازه ، از خویشــ ـتن خویش دوریم . حکیم ارد بزرگ